صفحه:   40
نمایش:   1171 - 1200
تعداد کل صفحه:   47
تعداد کل موضوع ها:   1391


<<    <      >    >>
   صفحه:
35 36 37 38 39 40 41 42 43 44 

یادداشت های خواندنی سال 1392
عضو سایت تاریخ عضویت: 2 مهر 1390

پیام های ارسالی: 37
اعتبار: 35

801 مرتبه در 136 ارسال مورد تشکر قرار گرفته. 334 مرتبه تشکر کرده است.
تاریخ ارسال: 16 شهریور 1392 - 11:57 ب.ظ

  

 

        ***شاد بودنت را کف دستانم مینویسم تا وقت دعا اولین خواسته ام از خدا باشد***

 

 

 

 

 

 

 

 

 


مثل ساحل آرام باش ،تا دیگران مثل دریا بیقرارت باشند
عضو سایت تاریخ عضویت: 2 مهر 1390

پیام های ارسالی: 37
اعتبار: 35

801 مرتبه در 136 ارسال مورد تشکر قرار گرفته. 334 مرتبه تشکر کرده است.
تاریخ ارسال: 16 شهریور 1392 - 11:51 ب.ظ

   

 

از سکوت پرسیدم برای دوستم چه بنویسم گفت بنویس

              *** ما رو چون روزگار فراموش نکن ***

 


مثل ساحل آرام باش ،تا دیگران مثل دریا بیقرارت باشند
عضو سایت تاریخ عضویت: 3 مرداد 1392

پیام های ارسالی: 86
اعتبار: 0

349 مرتبه در 138 ارسال مورد تشکر قرار گرفته. 244 مرتبه تشکر کرده است.
تاریخ ارسال: 17 شهریور 1392 - 04:13 ب.ظ

 

فقر چیست؟
میخوام بگویم فقر چیست،
فقر چیزی است که همه جا سر می کشد،
فقر،گرسنگی نیست،عریانی هم نیست،
فقر چیزی را" نداشتن" است،ولی آن چیز پول نیست،طلا و غذا نیست،
فقر همان گرد وخاکی است که بر کتابهای فروش نرفته ی یک کتابفروشی می نشیند،
فقر ،تیغه های برنده ماشین بازیافت است که روزنامه های برگشتی را خورد میکند،
فقر ،کتیبه سه هزار ساله ی است که روی آن یادگاری نوشته اند،
فقر ،پوست موزی است که از پنجره یک ماشین به خیابان انداخته می شود،
فقر همه جا سر میکشد،
فقر ،شب را "بی غذا" سر کردن نیست،
فقر،روز را "بی اندیشه"سر کردن است
 
عضو سایت تاریخ عضویت: 3 مرداد 1392

پیام های ارسالی: 86
اعتبار: 0

349 مرتبه در 138 ارسال مورد تشکر قرار گرفته. 244 مرتبه تشکر کرده است.
تاریخ ارسال: 17 شهریور 1392 - 04:14 ب.ظ

 

بارون بهار که از چشمهای معصوم آسمون سرازیر میشه یاد اشکهایی می افتم که برای آرزوهای گذشته ام باید میریختم تا اینجوری روی دلم تلنبار نشه ....تا دلم اینطور نازک و حساس به هر تلنگری نباشه......یا من خودمو فراموش کردم یا آرزوهام دیگه قد پنجره دلم نیستن!پشت یه پنجره منتظر نشستن و منتظرن آفتابی بشه و بتونن از توی ابرها معجزه وقوعش رو بگیرن و اتفاق بیافتن.....
همیشه از صبر کردن بدم میومده و دوست داشتم هرچیزی که میخوام سریع فراهم بشه اما انگار خدا و زمین وزمان دارن بهم یاد میدن که برای بعضی چیزها فقط باید صبر کرد.....باید لحظه ها رو یکی یکی  توی قلک دلت بریزی و انقدر جمعشون کنی که پر بشه.....یکی نیست بگه قلک دلی که پر شده و دیگه جا نداره ممکنه همینروزها بترکه!
باز هم بارون بهاری میاد و من غرق شمارشم.......یک دو سه.....
عضو سایت تاریخ عضویت: 3 مرداد 1392

پیام های ارسالی: 86
اعتبار: 0

349 مرتبه در 138 ارسال مورد تشکر قرار گرفته. 244 مرتبه تشکر کرده است.
تاریخ ارسال: 18 شهریور 1392 - 06:01 ب.ظ

 

تنهایی
 
عیب نداره ...
 
عیب نداره که " تنهایی "...
 
عیب نداره که شبا بدون " شب بخیر " می خوابی ...
 
عیب نداره که جمله ی "دوستت دارم " رو نمیشنوی ...
 
عیب نداره که دلش دیگه برات " تنگ " نمیشه ...
 
عیب نداره حرفاتو باید تو تختت با " خودت " بزنی ...
 
عیب نداره زیره بارون بدون اون ، باید " تنها " خیس شی ...
 
عیب نداره که کسی نیست " درد " هاتو بهش بگی ...
 
عیب نداره گلم ، " خــدا بــزرگــه " اونم تنهاست ، بدون شب بخیر می خوابه ، دوستت دارم های تورو میشنوه
 
و دلش برات تنگ میشه !
عضو سایت تاریخ عضویت: 3 مرداد 1392

پیام های ارسالی: 86
اعتبار: 0

349 مرتبه در 138 ارسال مورد تشکر قرار گرفته. 244 مرتبه تشکر کرده است.
تاریخ ارسال: 18 شهریور 1392 - 06:02 ب.ظ

فقط برای خودم هستم مـــن ؛

خودِ خودمـــــــــ ـ ـ ـ …
نه زیبایم و نه عروسکی و نه محتــــــاج نگاهی
برای تو که صورتــ ـــهای رنگ شده را می پرستـــی
نه سیرتــــــ آدمها را...
هیـــــچ ندارمــــــ……
راهت را بگیر و برو
حوالی من توقفـــ ممنـــــــــوع استـــ...
عضو سایت تاریخ عضویت: 3 مرداد 1392

پیام های ارسالی: 86
اعتبار: 0

349 مرتبه در 138 ارسال مورد تشکر قرار گرفته. 244 مرتبه تشکر کرده است.
تاریخ ارسال: 18 شهریور 1392 - 06:02 ب.ظ

 

میشه تنهایی بازی کرد
میشه تنهایی خندید
میشه تنهایی سفر کرد
ولی خدایی خیلی سخته تنهایی
تنهایی را تحمل کرد …!
عضو سایت تاریخ عضویت: 3 مرداد 1392

پیام های ارسالی: 86
اعتبار: 0

349 مرتبه در 138 ارسال مورد تشکر قرار گرفته. 244 مرتبه تشکر کرده است.
تاریخ ارسال: 19 شهریور 1392 - 10:54 ق.ظ

برعکس پول هایم زندگیم گوشه دارد، همانجا که همیشه تنها مینشینم!

عضو سایت تاریخ عضویت: 3 مرداد 1392

پیام های ارسالی: 86
اعتبار: 0

349 مرتبه در 138 ارسال مورد تشکر قرار گرفته. 244 مرتبه تشکر کرده است.
تاریخ ارسال: 19 شهریور 1392 - 10:55 ق.ظ

گاهی تنها ماندن، بهای آدم ماندن است!

عضو سایت تاریخ عضویت: 3 مرداد 1392

پیام های ارسالی: 86
اعتبار: 0

349 مرتبه در 138 ارسال مورد تشکر قرار گرفته. 244 مرتبه تشکر کرده است.
تاریخ ارسال: 19 شهریور 1392 - 10:55 ق.ظ

همه در دنیا کسی را دارند برای خودشان:

خسرو و شیرین
لیلی و مجنون
ویس و رامین
پیر مرد و پیرزن
“تو” و اون
“من: و تنهایی…
عضو سایت تاریخ عضویت: 2 مهر 1390

پیام های ارسالی: 37
اعتبار: 35

801 مرتبه در 136 ارسال مورد تشکر قرار گرفته. 334 مرتبه تشکر کرده است.
تاریخ ارسال: 19 شهریور 1392 - 10:56 ق.ظ

                                        

 

                                            **** کاش میتوانستم دست اتفاق را بگیرم تا نیفتد *** 

 

 

 


مثل ساحل آرام باش ،تا دیگران مثل دریا بیقرارت باشند
عضو سایت تاریخ عضویت: 3 مرداد 1392

پیام های ارسالی: 86
اعتبار: 0

349 مرتبه در 138 ارسال مورد تشکر قرار گرفته. 244 مرتبه تشکر کرده است.
تاریخ ارسال: 19 شهریور 1392 - 10:56 ق.ظ

 

یک پیاده رو تقریبا خلوت:
یک مرد، یک زن، یک زوج؛ خوشبختیشان پای خودشان!
یک مرد، یک مرد، یک شراکت؛ سود و ضرررش پای خودشان!
یک زن، یک زن، یک رفاقت؛ معرفت و اعتمادشان پای خودشان!
و انتهای پیاده رو …
یک من، یک تنهایی، یک رنج؛ آخر و عاقبتش پای تو!
عضو سایت تاریخ عضویت: 8 خرداد 1392

پیام های ارسالی: 53
اعتبار: 0

491 مرتبه در 129 ارسال مورد تشکر قرار گرفته. 455 مرتبه تشکر کرده است.
تاریخ ارسال: 21 شهریور 1392 - 01:29 ق.ظ

تو چه دانی که پس هر نگه ساده ی من ......

چه جنونی

چه نیازی ،

چه غمی ست.....؟؟

عضو سایت تاریخ عضویت: 8 خرداد 1392

پیام های ارسالی: 53
اعتبار: 0

491 مرتبه در 129 ارسال مورد تشکر قرار گرفته. 455 مرتبه تشکر کرده است.
تاریخ ارسال: 21 شهریور 1392 - 01:33 ق.ظ

" پا به پایم " که نیامدی

" دست در دستم " که نگذاشتی

" سر به سرم " هم نگذار ، که قولش را به بیابان دادم....!!!

عضو سایت تاریخ عضویت: 8 خرداد 1392

پیام های ارسالی: 53
اعتبار: 0

491 مرتبه در 129 ارسال مورد تشکر قرار گرفته. 455 مرتبه تشکر کرده است.
تاریخ ارسال: 21 شهریور 1392 - 01:36 ق.ظ

نه عاشق بوده اند ، نه عاشق می شوند فقط شلوغش میکنند ،

گنجشک هایی که یک عمر از این شاخه به ان شاخه پریدن عادتشان است....!!!

عضو سایت تاریخ عضویت: 8 خرداد 1392

پیام های ارسالی: 53
اعتبار: 0

491 مرتبه در 129 ارسال مورد تشکر قرار گرفته. 455 مرتبه تشکر کرده است.
تاریخ ارسال: 21 شهریور 1392 - 01:41 ق.ظ

مستی را دیدند مشعلی وجامی اب در دست ،

پرسیدند:کجا میروی ؟؟

گفت:میروم با اتش ،بهشت را بسوزانم وبا اب ،جهنم را خاموش کنم تا مردم خدا را فقط به خاطر عشق وبشریت بپرستند ،نه به خاطر عیاشی در بهشت وترس از جهنم...!!

عضو سایت تاریخ عضویت: 21 شهریور 1392

پیام های ارسالی: 5
اعتبار: 0

20 مرتبه در 7 ارسال مورد تشکر قرار گرفته. 40 مرتبه تشکر کرده است.
تاریخ ارسال: 21 شهریور 1392 - 02:33 ق.ظ

اگر می گویم خسته ام

هزار بیراهه نرو!

می روی اشتباه می کنی بر می گردی

بعد می گویی

منظور خاص این عده همین است که هست و

همین است که بود!

من می گویم

من از دست خودم خسته ام!می فهمی...؟

برای روشن کردن چراغ

نیازی نیست

دستت به بالین ماه برسد.

بزن روشن شویم

به شوق همین خستگی

البته

که حالی ام می شود گاهی،

می فهمم منظور خاص یک عده یعنی چه،

اما تو چرا...؟

از پی این همه زندگی

که ارزان گذشت،

ما چه گران زیسته ایم دوست من!!!!!!!!


تو خوبی !البته با تاخیر!!
عضو سایت تاریخ عضویت: 3 مرداد 1392

پیام های ارسالی: 86
اعتبار: 0

349 مرتبه در 138 ارسال مورد تشکر قرار گرفته. 244 مرتبه تشکر کرده است.
تاریخ ارسال: 21 شهریور 1392 - 03:41 ب.ظ

تنهایی قشنگترین حس دنیاست

چون برای داشتنش نیاز به “هیـــــچکـــــس” نداری!
 
عضو سایت تاریخ عضویت: 3 مرداد 1392

پیام های ارسالی: 86
اعتبار: 0

349 مرتبه در 138 ارسال مورد تشکر قرار گرفته. 244 مرتبه تشکر کرده است.
تاریخ ارسال: 21 شهریور 1392 - 03:41 ب.ظ

تنهایی، شاخه ی درختی ست پشت پنجره ام …

گاهی لباسِ برگ میپوشد، گاهی لباسِ برف …
اما همیشه هست!
عضو سایت تاریخ عضویت: 3 مرداد 1392

پیام های ارسالی: 86
اعتبار: 0

349 مرتبه در 138 ارسال مورد تشکر قرار گرفته. 244 مرتبه تشکر کرده است.
تاریخ ارسال: 21 شهریور 1392 - 03:42 ب.ظ

 

میان این همه مفاهیم پیچیده ریاضی تنها حکایت اعداد فرد را خوب آموخته بود
” فرد ” آن یک نفر است که وقتی زوج ها با هم میروند، او باید یک تنه جور تنهایی اش را بکشد …
عضو سایت تاریخ عضویت: 3 مرداد 1392

پیام های ارسالی: 86
اعتبار: 0

349 مرتبه در 138 ارسال مورد تشکر قرار گرفته. 244 مرتبه تشکر کرده است.
تاریخ ارسال: 21 شهریور 1392 - 03:42 ب.ظ

 

تنهایـــی هایم را هم هدفمند کنند، راحت میشوم!
این روزها زیــاد به چشم می آیند.!
عضو سایت تاریخ عضویت: 3 مرداد 1392

پیام های ارسالی: 86
اعتبار: 0

349 مرتبه در 138 ارسال مورد تشکر قرار گرفته. 244 مرتبه تشکر کرده است.
تاریخ ارسال: 21 شهریور 1392 - 03:54 ب.ظ

 


لنی با جوانی که انگلیسی نمی دانست رفیق شده بود. به همین دلیل رابطه شان با هم بسیار خوب بود اما سه ماه نگذشته بود که جوان شروع کرد مثل بلبل به انگلیسی حرف زدن و فاتحه رابطه شان خوانده شد. فورا دیوار زبان میان شان بالا رفته بود. دیوار زبان وقتی کشیده می شود که دو نفر به یک زبان حرف می زنند. آن وقت دیگر مطلقا نمی توانند حرف هم را بفهمند.(خداحافظ گاری کوپر: رومن گاری)

مدیر سایت موقعیت: 20
تاریخ عضویت: 12 شهریور 1390

پیام های ارسالی: 2136
اعتبار: 189

3078 مرتبه در 957 ارسال مورد تشکر قرار گرفته. 847 مرتبه تشکر کرده است.
تاریخ ارسال: 22 شهریور 1392 - 08:13 ب.ظ

 

فرشته صفری دانالو
تاریخ ارسال: 3 مهر 1391 - 8:51 PM
بالای صفحه
عضو سایت
تاریخ عضویت: 15 مرداد 1391 

پیام های ارسالی: 200
اعتبار: 28
 
1163 مرتبه در 204 ارسال مورد تشکر قرار گرفته. 993 مرتبه تشکر کرده است.

 

 

 

 

سم الله الرحمن الرحیم

 

روایتی از امام رضا علیه السلام در باره برکت و مزایای استفاده از دیگ های سنگی مشهد مقدس

 

 

اباصلت هروی روایت می کند هنگامی که حضرت امام رضا علیه السلام به سناباد وارد شدند به کناره‌ی کوهی نزدیک سناباد که از سنگش دیگ و دیگچه‌‌های سنگی درست می‌کنند رسیدیم ، امام به تخته سنگی از کوه تکیه زدند و و رو به آسمان فرمودند:

"خداوندا! مردم را از این کوه سود برسان و غذاهایی را که مردم در دیگ ها و ظرف‌های سنگی این کوه می‌پزند برکت عطا فرما"

 

سپس دستور دادند دیگچه‌هایی از همان سنگ برایشان بیاورند و فرمود:«غذای مرا در هیچ ظرفی نپزید مگر در همین ظرف‌های سنگی.»


از آن پس، مردم توجه بیشتری به آن ظرف‌ها کردند و اثر برکت را از دعای امام در آنها دیدند. این کوه اکنون در داخل شهر مقدس مشهد قرار دارد و به نام "کوه سنگی"  مشهور است. 
خدا به برکت دعای امام به کوه، نظر خاصی کرد. چون امام خواستند که از آن روز به بعد، غذایشان را فقط در دیگ هایی بپزیم که از سنگ آن کوه ساخته شده باشد.


سناباد قریه ای است در طوس که قبل از آباد شدن شهر مشهد از روستاهای طوس به شمار می رفته و اکنون قبر حضرت رضا در آنجا واقع است .

 


جائی در پشت ذهنت به خاطر بسپار ، که اثر انگشت خداوند بر همه چیز هست.
 
mahan.s
تاریخ ارسال: 4 مهر 1391 - 2:19 AM
بالای صفحه
عضو سایت
تاریخ عضویت: 26 بهمن 1390 

پیام های ارسالی: 755
اعتبار: 249
 
5280 مرتبه در 923 ارسال مورد تشکر قرار گرفته. 2927 مرتبه تشکر کرده است.

داستان ضامن آهو                

صیادی در بیابانی قصد شکار آهویی می‌کند و آهو شکارچی را مسافت زیادی به دنبال خود می‌دواند و عاقبت خود را به دامن حضرت علی بن موسی الرضا علیه السلام که اتفاقاً در آن حوالی تشریف‌فرما بوده است، می‌اندازد. صیاد که می‌رود آهو را بگیرد،با ممانعت حضرت رضا علیه السلام مواجه می‌شود. ولی چون آهو را صید و حق شرعی خود می‌داند، در مطالبه و استرداد آهو مبالغه و پافشاری می‌کند. امام حاضر می‌شود مبلغی بیشتر از بهای آهو، به شکارچی بپردازد تا او آهو را آزاد کند. شکارچی نمی‌پذیرد و به عرض می‌رساند: الا و بالله، من همین آهو را که حق خودم است، می‌خواهم و لاغیر ... و آن وقت آهو به زبان می‌آید و سخن گفتن آغاز می‌کند و به عرض امام می‌رساند که من دو بچه شیری دارم که گرسنه‌اند و چشم به‌راه‌اند که بروم و شیرشان بدهم و سیرشان کنم. علت فرارم هم همین است و حالا شما ضمانت مرا نزد این ظالم بفرمایید که اجازه دهد بروم وبچه هایم را شیر دهم و برگردم و تسلیم صیاد شوم...


حضرت رضا علیه السلام هم ضمانت آهو را نزد شکارچی می‌فرماید و خود را به صورت گروگانی در تحت تسلط شکارچی قرار می‌دهد. آهو می‌رود و به‌سرعت باز می‌گردد و خود را تسلیم شکارچی می‌کند. شکارچی که این وفای به عهد را می‌بیند، منقلب می‌گردد و آن گاه متوجه می‌شود که گروگان او، حضرت علی بن موسی الرضا صلوات الله علیه است. بدیهی است فوراً آهو را آزاد می‌کند و خود را به دست و پای حضرت می‌اندازد و عذر می‌خواهد و پوزش می‌طلبد. حضرت نیز مبلغ زیادی به او مرحمت می‌فرماید و به‌علاوه، تعهد شفاعت او را در قیامت نزد جدش می‌کند و صیاد را خوشدل روانه می‌سازد. آهو هم که خود را آزاد شده حضرت می‌داند اجازه مرخصی می‌طلبد و به سراغ لانه و بچگان خود می‌دود


درست متر کن ! آدم ها هم قد خودشان اند نه هم قد تصورات تو !
 
پرنیان .م
تاریخ ارسال: 4 مهر 1391 - 11:11 AM
بالای صفحه
عضو سایت
تاریخ عضویت: 1 اردیبهشت 1391 

پیام های ارسالی: 422
اعتبار: 37
 
2130 مرتبه در 509 ارسال مورد تشکر قرار گرفته. 2169 مرتبه تشکر کرده است.

امام رضا:


هر کس اندوه و مشکلی را از مومنی بر طرف نماید خداوند در روز قیامت انـدوه را از قلبش بر طرف سازد.

 

امام محمد باقر:

 خدا در روز قیامت نسبت به حساب بندگانش به اندازه عقلی که در دنیا به آنها داده است باریک بینی می کند.(اصول کافی)

 

امام علی(ع):

هیچ ثروتی چون عقل و هیچ فقری چون جهل و هیچ میراثی چون ادب و هیچ پشتیبانی چون مشورت نخواهد بود.


چه باروون بباره، چه باروون نباره، باهراتفاقی..به یادت می افتم...
 
پرنیان .م
تاریخ ارسال: 4 مهر 1391 - 11:17 AM
بالای صفحه
عضو سایت
تاریخ عضویت: 1 اردیبهشت 1391 

پیام های ارسالی: 422
اعتبار: 37
 
2130 مرتبه در 509 ارسال مورد تشکر قرار گرفته. 2169 مرتبه تشکر کرده است.

امام موسی کاظم(ع):

 

 چیزی نیست که چشمانت آن را بنگرد ، مگر آن که در آن پند و اندرزی است .

امام علی(ع):

علم میراث گرانبهائی است و ادب لباس فاخر و زینتی است و فکر آئینه ای است صاف.

 

امام حسین(ع):

کسی که برای جلب رضایت و خوشنودی مردم ، موجب خشم و غضب خداوند شود، خداوند او را به مردم وا می گذارد.


چه باروون بباره، چه باروون نباره، باهراتفاقی..به یادت می افتم...
 
فرناز نخعی
تاریخ ارسال: 4 مهر 1391 - 11:39 AM
بالای صفحه
عضو سایت
تاریخ عضویت: 17 آذر 1390 

پیام های ارسالی: 608
اعتبار: 493
 
3949 مرتبه در 657 ارسال مورد تشکر قرار گرفته. 2636 مرتبه تشکر کرده است.

واقعا خدا عادل است؟

زنی به حضور حضرت داوود (علیه السلام ) آمد و گفت : ای پیامبر خدا پروردگار تو ظالم است یا عادل؟

داوود (علیه السلام ) فرمود: خداوند عادلی است که هرگز ظلم نمی کند. سپس فرمود: مگر چه حادثه ای برای تو رخ داده است که این سؤال را می کنی؟

زن گفت : من بیوه زن هستم و سه دختر دارم ، با دستم، ریسندگی می کنم ، دیروزشال بافته خود را در میان پارچه ای گذاشته بودم و به طرف بازار می بردم، تا بفروشم، و با پول آن غذای کودکانم را تهیه سازم، ناگهان پرنده ای آمد و آن پارچه را از دستم ربود و برد، و تهیدست و محزون ماندم و چیزی ندارم که معاش کودکانم را تامین نمایم .

هنوز سخن زن تمام نشده بود، در خانه داوود را زدند، حضرت اجازه وارد شدن به خانه را داد، ناگهان ده نفر تاجر به حضور داوود (علیه السلام ) آمدند، و هر کدام صد دینار (جمعا هزار دینار) نزد آن حضرت گذاردند و عرض کردند: این پولها را به مستحقش بدهید.

حضرت داوود (علیه السلام ) از آن ها پرسید: علت این که شما دست جمعی این مبلغ را به اینجا آورده اید چیست ؟

عرض کردند : ما سوار کشتی بودیم ، طوفانی برخاست ، کشتی آسیب دید، و نزدیک بود غرق گردد و همه ما به هلاکت برسیم ، ناگهان پرنده ای دیدیم ، پارچه سرخ بسته ای سوی ما انداخت ، آن را گشودیم ، در آن شال بافته دیدیم ، به وسیله آن ، موردآسیب دیده کشتی را محکم بستیم و کشتی بی خطر گردید و سپس طوفان آرام شد و به ساحل رسیدیم ، و ما هنگام خطر نذر کردیم که اگر نجات یابیم هر کدام صد دینار، بپردازیم ، و اکنون این مبلغ را که هزار دینار از ده نفر ما است به حضورت آورده ایم ، تا هر که را بخواهی، به او صدقه بدهی.

حضرت داوود (علیه السلام ) به زن متوجه شد و به او فرمود: پروردگار تو در دریا برای تو هدیه می فرستد، ولی تو او را ظالم می خوانی؟ سپس ‍ هزار دینار را به آن زن داد، و فرمود: این پول را در تامین معاش کودکانت مصرف کن، خداوند به حال و روزگار تو، آگاهتر از دیگران است.

 


من برای متنفر شدن از کسانی که از من متنفرند وقتی ندارم، چون دارم به کسانی محبت میکنم که دوستم دارند.
 
پرنیان .م
تاریخ ارسال: 4 مهر 1391 - 9:15 PM
بالای صفحه
عضو سایت
تاریخ عضویت: 1 اردیبهشت 1391 

پیام های ارسالی: 422
اعتبار: 37
 
2130 مرتبه در 509 ارسال مورد تشکر قرار گرفته. 2169 مرتبه تشکر کرده است.

در اسلام بی‌رحمی حتی نسبت به حیوانات نکوهش شده‌است. مسلمان حق ندارد حیوانی را بیازارد و یا حتی به آن ناسزا بگوید! و از این رو پیامبر اکر (ص) در حدیثی می‌فرماید:

« لو غفر لکم ما تأتون إلی البهائم لغفر لکم کثیراً؛
اگر ستمی که بر حیوانات می‌کنید بر شما بخشیده شود بسیاری از گناهان شما بخشوده شده‌است. »

با این که کشتن حیوانات حلال گوشت برای مصرف، از نظر اسلام جایز است در عین حال ذبح آن‌ها آدابی دارد، که تا حد ممکن، حیوان کمتر رنج ببیند. یکی از آداب ذبح این است که نباید حیوان را در برابر چشم حیوانی مانند او سر برید.
چنان که امام علی (ع) فرمود:

« لاتذبح الشاه عند الشاه و لا الجزور عند الجزور و هو ینظر إلیه؛
گوسفند را نزد گوسفند و شتر را نزد شتر ذبح نکن در حالی که به او می‌نگرد. »

بنابر این سر بریدن بچه حیوانات نزد مادرشان به شدت نکوهیده و حاکی از نهایت سنگدلی و بی‌رحمی است، و آثار ویرانگری بر زندگی انجام دهنده آن خواهد داشت.
 یکی از شاگردان شیخ (رجبعلی خیاط) نقل می‌کند: سلاخی نزد جناب شیخ آمد و عرض کرد: بچه‌ام در حال مردن است، چه کنم؟
شیخ فرمود:

« بچه گاوی را جلوی مادرش سربریده‌ای. »
سلاخ التماس کرد بلکه برای او کاری انجام دهد.
شیخ فرمود:
« نمی‌شود، می‌گوید: بچه‌ام را سر بریده، بچه‌اش باید بمیرد »! 


چه باروون بباره، چه باروون نباره، باهراتفاقی..به یادت می افتم...
 
پرنیان .م
تاریخ ارسال: 4 مهر 1391 - 9:25 PM
بالای صفحه
عضو سایت
تاریخ عضویت: 1 اردیبهشت 1391 

پیام های ارسالی: 422
اعتبار: 37
 
2130 مرتبه در 509 ارسال مورد تشکر قرار گرفته. 2169 مرتبه تشکر کرده است.

خدا مشتری ندارد!
 گاه شیخ (رجبعلی خیاط) برای مشتری پیدا کردن برای خدا! می‌فرمود:

« امام حسین علیه السلام مشتری زیادی دارد، ممکن است امام‌های دیگر هم همین طور باشند، ولی خدا مشتری ندارد! من دلم برای خدا می‌سوزد که مشتری‌هایش کم است، کمتر کسی می‌آید بگوید: که من خدا را می‌خواهم و می‌خواهم با او آشنا شوم. »

گاه می‌فرمود:
« در حالی که تو به خداوند محتاجی، خداوند عاشق توست »!

در حدیث قدسی آمده است:

« یا ابن آدم! إنی احبک فانت ایضاً احببنی؛
ای انسان! من تو را دوست دارم تو نیز مرا دوست بدار. »

گاه می‌فرمود:
« یوسف خوش هیکل است، اما تو نگاه کن ببین آن که یوسف را آفرید چیست، همه زیبایی ها مال اوست. » 


چه باروون بباره، چه باروون نباره، باهراتفاقی..به یادت می افتم...
 
زهرا هادیزاده
تاریخ ارسال: 6 مهر 1391 - 12:09 AM
بالای صفحه
عضو سایت
تاریخ عضویت: 14 شهریور 1390 

پیام های ارسالی: 105
اعتبار: 20
 
945 مرتبه در 155 ارسال مورد تشکر قرار گرفته. 935 مرتبه تشکر کرده است.

از حضرت علی (ع)سوال شد بدترین همنشین کیست؟فرمود:انکه معصیت خدارا در نظرت زیبا جلوه دهد.

دوستی علی بن ابیطالب گناهان را نابود می کند ، همانگونه که اتش چوب را. (رسول خدا(ص))

هر کار مهمی که با (بسم الله الرحمن الرحیم ) اغاز نشود بی فرجام است.(رسول خدا(ص))

با مومنین به ایثار رفتار کن و با سایر مردم به انصاف.(حضرت علی(ع))

تو مراقب اخرتت باش ،دنیا خودش ذلیلانه پیش تو می اید.(حضرت علی(ع))

هر چیزی دنیوی شنیدنش بزرگتر از رسیدن به ان است و هر چیز اخروی دیدنش بزرگتر از شنیدنش.(حضرت علی(ع))


گاهی فرار میکنم از فکر کردن به تو ، مثل رد کردن آهنگی که خیلی دوستش دارم .
 
پرنیان .م
تاریخ ارسال: 7 مهر 1391 - 6:00 PM
بالای صفحه
عضو سایت
تاریخ عضویت: 1 اردیبهشت 1391 

پیام های ارسالی: 422
اعتبار: 37
 
2130 مرتبه در 509 ارسال مورد تشکر قرار گرفته. 2169 مرتبه تشکر کرده است.

روزی زنی کودکی در بر داشت و نان می پخت . پیغمبر اکرم از آنجا بگذشت . زن چون او را دید پیش آمد و گفت ای رسول خدا ، به ما از تو چنین رسیده که خداوند مهربانتر است از مادر به فرزند خود . فرمود آری چنین است . زن گفت هیچ مادری راضی نمی شود که فرزندش را در تنور انداخته ، بسوزاند . حضرت بگریست و فرمود : خداوند هم کسی را با آتش دوزخ نمی سوزاند مگر کسی که شرک بیاورد و معتقد به یکتایی او نباشد !

کشف الاسرار 


چه باروون بباره، چه باروون نباره، باهراتفاقی..به یادت می افتم...
 
پرنیان .م
تاریخ ارسال: 7 مهر 1391 - 6:01 PM
بالای صفحه
عضو سایت
تاریخ عضویت: 1 اردیبهشت 1391 

پیام های ارسالی: 422
اعتبار: 37
 
2130 مرتبه در 509 ارسال مورد تشکر قرار گرفته. 2169 مرتبه تشکر کرده است.

گویند : آتش هرقدر سوزان تر و قوی تر باشد چون آب به آن رسد نیست شود یا به باد کشته گردد . آن ساعت که تو خلوتی را به دست آری و در پس زانو نشینی و قطره ای چند آب از چشم فرو باری ، فرشته ای را گویند این آب را نگهدار . چون نفسی سرد از سر حسرت از دل پر درد برآری ، فرشتۀ دیگر را گویند این آه را بردار تا فردا که آتش دوزخ تاختن آرد از یک سو آب و از سوی دیگر باد ، آتش به هزیمت گیرد !

بنده گوید ؛ بار خدایا این چیست ؟ گویند این آب دیدۀ تو و آن آه سینۀ تو است ! 

کشف الاسرار


چه باروون بباره، چه باروون نباره، باهراتفاقی..به یادت می افتم...
 
admin2
تاریخ ارسال: 13 مهر 1391 - 7:49 PM
بالای صفحه
مدیر سایت
موقعیت: تهران
تاریخ عضویت: 12 شهریور 1390 

پیام های ارسالی: 1156
اعتبار: 175
 
2735 مرتبه در 814 ارسال مورد تشکر قرار گرفته. 826 مرتبه تشکر کرده است.

 

پرنیان .م
تاریخ ارسال: 8 مرداد 1391 - 12:27 AM
عضو سایت
تاریخ عضویت: 1 اردیبهشت 1391 

پیام های ارسالی: 305
اعتبار: 37

1611 مرتبه در 384 ارسال مورد تشکر قرار گرفته. 1140 مرتبه تشکر کرده است.

به من خبر رسیده که یکی از آنان به خانه زن مسلمان و زن غیر مسلمانی که در پناه اسلام جان و مالش محفوظ بوده وارد شده و خلخال و دستبند، گردنبند و گوشواره های آنها را از تنشان بیرون آورده است
در حالی که هیچ وسیله ای برای دفاع ، جز گریه و التماس کردن نداشته اند ، آنها با غنیمت های فراوان برگشته اند بدون اینکه حتی یک نفر از آن ها زخمی گردد و یا قطره ای خون از آن ها ریخته شود اگر به خاطر این حادثه مسلمانی از روی تاسف بمیرد ملامت نخواهد شد ، و از نظر من سزاوار و بجاست 


خطبه 27 نهج البلاغه 


پیامبر من محمد (ص) تنها پیامبری است، که معجزه اش از نوع کتاب، علم، و فرهنگ بود..

 

 
فرشته صفری دانالو
تاریخ ارسال: 14 مهر 1391 - 8:10 PM
بالای صفحه
عضو سایت
تاریخ عضویت: 15 مرداد 1391 

پیام های ارسالی: 200
اعتبار: 28
 
1163 مرتبه در 204 ارسال مورد تشکر قرار گرفته. 993 مرتبه تشکر کرده است.

روایت شده که هر که در یکی از ماههای حرام سه روز متوالی که پنجشنبه و جمعه و شنبه باشد روزه بگیرد ثواب 900 سال عبادت برای او نوشته شود . اما مناسبت های مهم این ماه عبارتند از:

- 1 ذی القعده ولادت با سعادت حضرت معصومه (س)

- 5 ذی القعده بالا بردن دیوار خانه کعبه توسط حضرت ابراهیم (ع)

- 6 ذی القعده نامه نوشتن حضرت مسلم در کوفه برای امام حسین (ع)

- 11 ذی القعده ولادت با سعادت امام رضا (ع)

- 23 ذی القعده روز بسیار شریفی است ، این روز زیارتی مخصوص امام رضا (ع) است و زیارت آن حضرت از دور و نزدیک سنت است.

 

 

علامه ی مجلسی می گوید :

زیارت حضرت رضا علیه السلام در روزهای مقدس اسلامی افضل است ؛ خصوصا روزهایی که اختصاص به آن حضرت دارد. مثل روز ولادت (11 ذی القعده) و روز شهادت آن حضرت (مطابق مشهور آخر ماه صفر) سپس از کتاب اقبال مرحوم سید بن طاووس استحباب زیارت آن حضرت را در روز 23 ذی القعده (طبق روایتی روز شهادت آن حضرت) نیز نقل می کند و در پایان می نویسد : استحباب زیارت آن حضرت در ماه رجب گذشت (بحار الانوار جلد 99 صفحات 43 و 44) . مرحوم محدث قمی روز 25 ذی القعده را نیز به این موارد ضمیمه کرده است.

 

 


جائی در پشت ذهنت به خاطر بسپار ، که اثر انگشت خداوند بر همه چیز هست.
 
پرنیان .م
تاریخ ارسال: 14 مهر 1391 - 10:46 PM
بالای صفحه
عضو سایت
تاریخ عضویت: 1 اردیبهشت 1391 

پیام های ارسالی: 422
اعتبار: 37
 
2130 مرتبه در 509 ارسال مورد تشکر قرار گرفته. 2169 مرتبه تشکر کرده است.

گزیده احادیث قدسی:

 

ای فرزند آدم !

- اگر دیدگانت ، برای نگاه به آنچه بر تو حرام کرده ام ، با تو ستیز کرد { و خواست به نگاه حرامت وا دارد }، من با دو پوشش { پلک های چشم } تو را یاری کرده ام ، پس ، چشم فرو بند !

- واگر زبانت برای واداری ات به گفتن آنچه بر تو حرام کرده ام ، با تو ستیز کرد ، من با دو پوشش { لبها } تو را مدد کرده ام ، پس ، دهان فرو بند و سخن مگو !

 

................

 

ای فرزند آدم !

- فرشتگانم { که ماموران منند }، شب و روز در پی تو اند و مراقب اعمال تو ، تا آنچه را می گویی و انجام می دهی ، چه کم و چه زیاد ،بنویسند .

- و آسمان_نیز _ آنچه از تو ببیند ، شهادت می دهد .

- و زمین _ هم _ به آنچه بر آن انجام می دهی گواهی می دهد .

- و خورشید و ماه و ستارگان _ نیز _ به گفتار و کردارت گواهند .

- و من _ خود _ از اندیشه های پنهانی قلبت آگاهم .

- پس خودت _ نیز _ از خویشتن غافل مباش ،

- زیرا مرگ { در پیش است } و گرفتاری فراوان در انتظار تو است { و به توشه بسیار نیازمندی }.

- و هنگامه کوچ تو نزدیک است .

- و آنچه را از پیش فرستادی ، چه نیک و چه بد ، بی کم وکاست آماده است .

- و فردا محصول اعمال خود را در می یابی .

..............................

 

 


چه باروون بباره، چه باروون نباره، باهراتفاقی..به یادت می افتم...
 
پرنیان .م
تاریخ ارسال: 14 مهر 1391 - 10:48 PM
بالای صفحه
عضو سایت
تاریخ عضویت: 1 اردیبهشت 1391 

پیام های ارسالی: 422
اعتبار: 37
 
2130 مرتبه در 509 ارسال مورد تشکر قرار گرفته. 2169 مرتبه تشکر کرده است.

گزیده احادیث قدسی:

 

ای فرزند آدم !

- مرگ ، اسرارت را آشکار می کند .

- و قیامت ، خبرهای پنهانی ات را فاش می سازد .

- و نامه اعمال ، پرده هایت را می درد .

- پس ، اگر گناه کوچکی کردی به کوچکی گناهت منگر ، بلکه به { بزرگی } کسی بنگر که عصیانش کرده ای !

 

 


چه باروون بباره، چه باروون نباره، باهراتفاقی..به یادت می افتم...
 
پرنیان .م
تاریخ ارسال: 14 مهر 1391 - 10:51 PM
بالای صفحه
عضو سایت
تاریخ عضویت: 1 اردیبهشت 1391 

پیام های ارسالی: 422
اعتبار: 37
 
2130 مرتبه در 509 ارسال مورد تشکر قرار گرفته. 2169 مرتبه تشکر کرده است.

یوهان ولفگانگ گوته(1838-1749) بزرگترین شاعر آلمانی که با آثار فراوان و ارزشمندش در ردیف بزرگترین شاعران جهان قرار گرفته چنان برخورد شگفت انگیزی با اسلام دارد. علاقۀ گوته به اسلام علاقه ای درونی و خارج از قواعد معمولی است. گوته علاقه اش را به اسلام در مقاطع مختلف زندگی بروز داده است. نخستین جلوۀ این علاقه و گرایش به دوران جوانی گوته یعنی 23سالگی او بازمی گردد که مدحی بسیار زیبا در وصف پیامبر گرامی اسلام سرود. وی در 70سالگی نیز آشکارا بیان نمود که در این اندیشه است که همه شبهای قدر را که قرآن در آن نازل شده شب زنده داری کند. گرایش به اسلام در گوته بیش از هر چیز در «دیوان شرقی» نمود می یابد. این کتاب در کنار اثر بزرگ وی با عنوان «فاوست» از مهمترین آثار او به شمار می رود. یکی از ابیات شگفت انگیز این دیوان، بیتی است که شاعر در آن گمانِ این را که مسلمان است منتفی نمی داند. گوته در شعر «نغمۀ محمد» که مکالمه ای است میان علی(ع) و فاطمه(س)، شخصیت بنیانگذار دین اسلام را به مثابۀ رهبر معنوی بشریت تصویر می کند و برای بیان بهتر موضوع از تمثیل سیلی عظیم و آبی فراوان بهره می جوید تا بدان وسیله آغاز حرکت او را از نقطه های کوچک تا رسیدن به قدرت معنوی بزرگ بهتر بیان کند.


چه باروون بباره، چه باروون نباره، باهراتفاقی..به یادت می افتم...
 
پرنیان .م
تاریخ ارسال: 14 مهر 1391 - 10:52 PM
بالای صفحه
عضو سایت
تاریخ عضویت: 1 اردیبهشت 1391 

پیام های ارسالی: 422
اعتبار: 37
 
2130 مرتبه در 509 ارسال مورد تشکر قرار گرفته. 2169 مرتبه تشکر کرده است.

حضرت محمد(ص) در اندیشۀ متفکران غرب و شرق:

لئو تولستوی، نویسنده و فیلسوف معروف روسیه در نامه ای در پاسخ یک زن روس که دربارۀ مسلمان شدن یکی از پسرانش سؤال کرده بود به تاریخ 15 مارس 1909 نوشت: «در مورد این که دین اسلام و تعالیم محمدی در مقایسه با مسیحیت بسیار با ارزش تر است و خصوصیات بیشتری دارد و این که فرزندان شما در راه این تفکر آسمانی خدمت می‌کنند با تمام قلبم با آنها هم فکر بوده و به آنها تبریک می‌گویم. هم اینک کسی که این سطور را برای شما می‌نگارد یک مسیحی است و با این که به تعالیم مسیحیت سالها عمل کرده است اما باید بگوید که دین اسلام و تعلیمات محمدی با تمام خصوصیاتش و آن چنان که ظاهراً نیز دیده می‌شود بسیار بسیار از مسیحیت کامل تر و باارزش تر می‌باشد... دین اسلام دور از مسائل غیر طبیعی است و در تعلیمات خود اساس تمام ادیان مقدس را دارد و با بسیاری از حقایق دین مسیحیت نیز همگامی و نزدیکی دارد زیرا پایه ادیان الهی خداست. تعالیم ادیان نیز در جهت تشویق انسان‌ها در ایمان به خداست. بنابر این آنچه این تبلیغ و وظیفه را بهتر به انجام برساند احترام بیشتری خواهد داشت و آن دین اسلام است». در کتاب «اسلام و عربِ» دکتر گوستاو لوبون (صفحات 154 و 159) نظریه صائبی در مورد پیامبر اسلام از قول تولستوی نقل شده است: «شخص شخیص پیامبر اسلام سزاوار همه گونه احترام و اکرام می باشد. شریعت پیغمبر اسلام بعلت توافق آن با عقل و حکمت در آینده عالمگیر خواهد شد».

*در جیب پالتوی لئو تولستوی پس از مرگ، ترجمه ای از کلمات قصار پیامبر اسلام(ص) یافته شد.


چه باروون بباره، چه باروون نباره، باهراتفاقی..به یادت می افتم...
 
پرنیان .م
تاریخ ارسال: 14 مهر 1391 - 10:59 PM
بالای صفحه
عضو سایت
تاریخ عضویت: 1 اردیبهشت 1391 

پیام های ارسالی: 422
اعتبار: 37
 
2130 مرتبه در 509 ارسال مورد تشکر قرار گرفته. 2169 مرتبه تشکر کرده است.

«فَتَلَقی آدمُ مِن ربّهِ کَلِمات فَتابَ علیهِ إنَّهُ هوَ التّوابُ الرّحیم... پس آدم از پروردگارش کلماتی فرا گرفت و خداوند بدان توبۀ او را پذیرفت که او توبه پذیر و مهربان است».

کلماتی که از سوی خداوند متعال به آدم تعلیم شد عبارت بود از:«یا حمید بحقّ محمّد، یا عالی بحقّ علی، یا فاطر بحقّ فاطمه، یا محسن بحقّ حسن، یا قدیم الاحسان بحقّ حسین».پس خداوند به برکت این پنج وجود مقدّس توبۀ آدم را پذیرفت.


چه باروون بباره، چه باروون نباره، باهراتفاقی..به یادت می افتم...
 
عسلک
تاریخ ارسال: 4 آبان 1391 - 8:59 AM
بالای صفحه
عضو سایت
تاریخ عضویت: 22 دی 1390 

پیام های ارسالی: 841
اعتبار: 40
 
2420 مرتبه در 805 ارسال مورد تشکر قرار گرفته. 2285 مرتبه تشکر کرده است.

نهج البلاغه‎
 

آن که با فاسقان دشمن بود و برای خدا به خشم آید، خدا به خاطر او خشم آورد و روز رستاخیز وی را خشنود نماید.

✱ امام علی (ع) ✱

 

 


گاهی باید به فاصله ها خوش آمد گفت ... شاید آمده اند تا بخشی از حماقت هایمان را جبران کنند ...
 
پرنیان .م
تاریخ ارسال: 9 آبان 1391 - 4:57 PM
بالای صفحه
عضو سایت
تاریخ عضویت: 1 اردیبهشت 1391 

پیام های ارسالی: 422
اعتبار: 37
 
2130 مرتبه در 509 ارسال مورد تشکر قرار گرفته. 2169 مرتبه تشکر کرده است.

حضرت زهرا(س):

ایمان وحیارا به یک رشته بسته اند با از بین رفتن هریک دیگری از بین می رود.


چه باروون بباره، چه باروون نباره، باهراتفاقی..به یادت می افتم...
 
پرنیان .م
تاریخ ارسال: 9 آبان 1391 - 5:00 PM
بالای صفحه
عضو سایت
تاریخ عضویت: 1 اردیبهشت 1391 

پیام های ارسالی: 422
اعتبار: 37
 
2130 مرتبه در 509 ارسال مورد تشکر قرار گرفته. 2169 مرتبه تشکر کرده است.

امام علی (ع):

ریشه صبر ؛ ایمان و یقین داشتن به وجود خداوند است .


چه باروون بباره، چه باروون نباره، باهراتفاقی..به یادت می افتم...
 
پرنیان .م
تاریخ ارسال: 9 آبان 1391 - 5:06 PM
بالای صفحه
عضو سایت
تاریخ عضویت: 1 اردیبهشت 1391 

پیام های ارسالی: 422
اعتبار: 37
 
2130 مرتبه در 509 ارسال مورد تشکر قرار گرفته. 2169 مرتبه تشکر کرده است.

سوره نساء آیه 19: 
بسیار چیزها ناپسند شماست و حال آنکه خدا در آن، خیر بسیاربرای شما مقدر فرموده است.

 

سوره یونس آیه 44: 
خدا هرگز به هیچ کس ستم نخواهد کرد ولی مردم خود در حق خویش ستم می کنند.

 

 


چه باروون بباره، چه باروون نباره، باهراتفاقی..به یادت می افتم...
 
پرنیان .م
تاریخ ارسال: 3 شهریور 1392 - 3:12 PM
عضو سایت
تاریخ عضویت: 1 اردیبهشت 1391 

پیام های ارسالی: 422
اعتبار: 37
 
2130 مرتبه در 509 ارسال مورد تشکر قرار گرفته. 2169 مرتبه تشکر کرده است.

منتخب سخنان امام علی (ع)

با مردم آنگونه معاشرت کنید، که اگر مردید بر شما اشک ریزند، و اگر زنده ماندید، با اشتیاق سوی شما آیند.

 

اگر بر دشمنت دست یافتی، بخشیدن او را شکرانة پیروزی قرار ده.

 

ای فرزند آدم ! زمانی که خدا را می بینی که انواع نعمت ها را به تو می رساند تو در حالی که معصیت کاری، بترس.

گل


چه باروون بباره، چه باروون نباره، باهراتفاقی..به یادت می افتم..

 

عضو سایت تاریخ عضویت: 3 مرداد 1392

پیام های ارسالی: 86
اعتبار: 0

349 مرتبه در 138 ارسال مورد تشکر قرار گرفته. 244 مرتبه تشکر کرده است.
تاریخ ارسال: 23 شهریور 1392 - 09:30 ق.ظ

 

- وقتی با یک انگشت به سمت کسی اشاره می کنی و مسخره اش می کنی اگه خوب به دستت دقت کنی سه تا انگشتت به سمت خودته
 
 
عضو سایت تاریخ عضویت: 3 مرداد 1392

پیام های ارسالی: 86
اعتبار: 0

349 مرتبه در 138 ارسال مورد تشکر قرار گرفته. 244 مرتبه تشکر کرده است.
تاریخ ارسال: 23 شهریور 1392 - 09:31 ق.ظ

 

تنهــا نیستم
ولی میان این همه شلوغی، باز هم احساس تنهایـــی میکنم و این است درد مـــن …
عضو سایت تاریخ عضویت: 3 مرداد 1392

پیام های ارسالی: 86
اعتبار: 0

349 مرتبه در 138 ارسال مورد تشکر قرار گرفته. 244 مرتبه تشکر کرده است.
تاریخ ارسال: 23 شهریور 1392 - 09:31 ق.ظ

 

تنهایی را دوست دارم …
بی دعوت می آید، بی منت می ماند، بی خبر نمیرود …
عضو سایت تاریخ عضویت: 3 مرداد 1392

پیام های ارسالی: 86
اعتبار: 0

349 مرتبه در 138 ارسال مورد تشکر قرار گرفته. 244 مرتبه تشکر کرده است.
تاریخ ارسال: 23 شهریور 1392 - 09:31 ق.ظ

 


تنهایی یعنی وقتی* پرستار گفت: همراه بیمار … ولی کسی* نبود جواب بده!
آهسته گفتم: ببخشید کسی* همراه من نیست …
من تنهـــــــــــام …
 

 

عضو سایت موقعیت: 7
تاریخ عضویت: 30 خرداد 1391

پیام های ارسالی: 45
اعتبار: 0

171 مرتبه در 55 ارسال مورد تشکر قرار گرفته. 108 مرتبه تشکر کرده است.
تاریخ ارسال: 23 شهریور 1392 - 04:20 ب.ظ

کاش میدانستی ...

که

جهانم بی تو الف  ندارد ...


رمز ارامش اینه که منتظر کسی نباشی که منتظرت نیست
عضو سایت تاریخ عضویت: 19 آذر 1391

پیام های ارسالی: 42
اعتبار: 0

255 مرتبه در 73 ارسال مورد تشکر قرار گرفته. 134 مرتبه تشکر کرده است.
تاریخ ارسال: 24 شهریور 1392 - 11:01 ق.ظ

قهوهبهتر است خودرا پاک وروشن نگاه داری /تو همان پنجره ای که باید دنیا را از آن ببینی.   جرج برنارد شاو

قهوهبیشتر مواقع ما مردم را آن گونه که خودمان هستیم /می بینیم/نه آن گونه که آنها خودشان هستند.

قهوهآرامش یعنی /مستقیم نگریستن به لحظه ی حال وهر آنچه برای شاد بودن در زمان حال انجام دهید.

عضو سایت موقعیت: 7
تاریخ عضویت: 30 خرداد 1391

پیام های ارسالی: 45
اعتبار: 0

171 مرتبه در 55 ارسال مورد تشکر قرار گرفته. 108 مرتبه تشکر کرده است.
تاریخ ارسال: 24 شهریور 1392 - 04:13 ب.ظ

روزی مجنون از سجاده شخصی عبور کرد

مرد نماز را شکست و گفت :

مردک در حال راز و نیاز با خدا بودم تو چگونه این رشته را بریدی ؟

مجنون لبخندی زد و گفت :

عاشق بنده ای هستم و تو را ندیدم . چگونه تو عاشق خدایی و مرا دیدی ؟!!!...


رمز ارامش اینه که منتظر کسی نباشی که منتظرت نیست

<<    <      >    >>
   صفحه:
35 36 37 38 39 40 41 42 43 44  ...


کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند
0 عضو،   1 مهمان
ورود اعضا
نام کاربری:*
رمز عبور:*